انجمن دفاع از زندانیان سیاسی و حقوق بشر ایران                                                                                       بازگشت به صفحه اصلی

جلسه بررسی علل خودکشی در زنان و نوجوانان توسط کانون دفاع از حقوق زنان و کودکان برگزار شد


کانون دفاع از حقوق زنان وکودکان تهران
امروز ۱۹/۶/۸۶ (۱۰ سپتامبر) به مناسبت روز جهانی پیشگیری از خودکشی
جلسه ای با موضوع: " بررسی علل خودکشی در زنان و نوجوانان" برگزار کرد
بررسی خودکشی به منزله يک پديده اجتماعی جدی از 2 یا 3 قرن پيش توسط پژوهشگران اروپايی آغاز شده است. در اين کشورها عبور از زندگی سنتی و ورود به زندگی صنعتی بر آمارهای مربوط به خودکشی افزود و این باعث شد تا جامعه‌شناسان و روانشناسان در جستجوی عوامل خودکشی برآيند.
گسترش روزافزون خودکشی در سال‌های اخير باعث شد، سازمان جهانی بهداشت، روز ۱۰ سپتامبر را به عنوان «روز جهانی پيشگيری از خودکشی» معرفی کند و در اين روز برای برخی کشورها برنامه‌های خاصی در نظر بگيرد.
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی در هر سال حدود یک میلیون انسان یعنی در هر 40 ثانیه یک نفر خودکشی می کند و پیش بینی شده در سال 2020 این تعداد به 5/1 میلیون نفر در سال برسد.
خودکشی استفاده از مسکنی ست تکان­دهنده، واکنش و اعتراضی تند به وضعیت به شدت سخت، افراطی و زجرآور. خودکشی به دلیل عدم احساس امنیت فردی است.
در گذشته و قدیم خودکشی در افراد سالمند دیده می شد ولی آمار نشان می دهد که آمار خودکشی در سال های اخیر در بین نوجوانان وجوانان و زنان رشد بیشتری داشته
وسایل و ابزار های خودکشی:
در دهه های گذشته در کشورهای اروپایی و آمریکا خودکشی به وسیله اسلح در بین جوانان رواج داشت اما در حال حاضر حلق آویز کردن و استفاده از کیسه های پلاستیکی برای خفه کردن خود کاربرد بیشتری دارد. در ایران قدیم هم خودکشی با خوردن تریاک دیده می شود و امروزه به شیوه های خوردن قرص و خودسوزی و حلق آویز کردن معمول است.
مقایسه ی آماری خودکشی در کشورهای مختلف:
در بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا و آمریکا: فنلاند و مجارستان رتبه های اول و پرتغال رتبه آخر را به لحاظ خودکشی داراست . در فنلاند از هر یکصد هزار تن، 45 نفر، در مجارستان از هر یکصد هزار تن 58 نفر، در سوئیس و سوئد حدود 18 تا 25 نفر در یکصد هزار و در پرتغال از هر یکصد هزار تن 8 نفر هر روز دست به خودکشی می زنند. در آمریکا همه ساله حداقل 30 هزار جوان به دلیل آینده نامعلوم و زندگی بدون هدف، دست به خودکشی می زند.
در مقایسه بین کل کشورهای دنیا، هند رتبه اول خودکشی را داراست، از هر 100 هزار نفر زن، 148 نفر، و از هر یکصد هزار مرد، 58 نفر در سال خودکشی می کنند که شاخص 14% از آمار خودکشی کل جهان را هند به خود اختصاص داده است. که مهمترین عامل اصلی اختلافات خانوادگی، خشونت علیه همسران و تبعیض و نابرابری و بیماری های روانی و فقر است.
مقایسه خودکشی به لحاظ جنسیتی:
از لحاظ جنسیتی اقدام به خودکشی در مردان بین سنین 20 تا 25 سال و در دوران تجرد بیشتر و در میان زنان بین سنین 16 تا 20 سال و در زمان متاهلی آمار خودکشی بیشتر بوده ، اگرچه اقدام به خودکشی ها در بین زنان و دختران به مراتب بیشتر از مردان از و نسبتی 5/2 الی 5/4 به یک است ولی خودکشی در مردان 3 برابر بیشتر از زنان متجر به مرگ قطعی و واقعی می شود یعنی مردان وقتی دست به خودکشی می زنند که واقعا خواهان مرگ هستند.
شیوه های خودکشی در زنان، خشن تر و بی رحمانه تر است به طوری که 98% از خودکشی های موفق، به صورت خودسوزی بوده، 60% از اقدام به خودکشی ها در بین دختران 15 تا 19 ساله انجام می شود و تحقیقات نشان داده دختران بیشتر اقدام به خودکشی می کنند.
خودکشی سومین عامل مرگ و میر در میان نوجوانان و هفتمین عامل مرگ در میان جوانان است. تحقیقاتی نشان داده خودکشی در نوجوانان به دلیل یاس، احساس پوچی، سرخوردگی از تحصیل و مسائل عاطفی و عشقی است. اما در میان زنان، مهمترین عامل خودکشی، اختلافات و خشونت های خانوادگی است و در بین مردان وجوانان که معمولا با شیوه های جنجال برانگیز همراه است در اعتراض به مسائل اجتماعی و ا قتصادی، بیکاری و بحران های جامعه صورت می گیرد.
آمار و تحقیقات خودکشی در ایران
در ایران برای اولین بار در دهه 40 که نقطه شروع مطالعات جامعه شناسان درخصوص خودکشی در ایران بود، طی پژوهشی که در سال 1341 صورت گرفت که نتایج آن اینطور بود که : زنان بیشتر از مردان و زنان شوهردار بیشتر از مردان همسر دار خودکشی می کنند. اختلافات خانوادگی از مهم ترین انگیزه خودکشی یاد می کند که در آن سال ها 26% و بعد از آن مسایل اقتصادی 11% اعلام شد.
در ایران بدلیل تعصب و فرهنگ سنتی و علنی نشد در بسیاری از خانواده ها ، آمار دقیقی در دست نیست ولی طی پژوهش های انجام شده، استان ایلام بالاترین آمار اقدام به خودکشی و سمنان پایین ترین شاخص اقدام به خودکشی را داشته، و آمار ارائه شده از طرف سازمان بهداشت جهانی خودکشی در ایران در هر یکصد هزار تن 3نفر در بین زنان، و در هر یکصد هزار تن 1 نفر در مردان است. و ایران رتبه سوم جهان را در زمینه میزان خودکشی داراست.
طبق آمار سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور ایران در سال 82، خودکشی 2486 زن و 1481 مرد به ثبت رسیده و آمار وزارت بهداشت از انجام حداقل 31 خودکشی در روز با میانگین سنی 29 سال خبر می دهد.
اگر چه صاحب نظران علت خودکشی را بیش از هرچیز بیماری های روانی و به خصوص افسردگی شدید می دانند اما تحقیقات اخیر در کشور، از تغییر علت اصلی خودکشی در ایران خبر می دهد.
براساس تحقیق انجام شده در بیمارستان رازی رشت طی تابستان 83،از مجموع 240 نفری که پس از اقدام به خودکشی به این بیمارستان منتقل شده اند؛"مهمترين علل زمينه ساز خودکشي در اين مطالعات، اختلافات خانوادگي (54.6 درصد)، مشکلات عاطفي (18.8 درصد)، مشکلات اقتصادي (8.3 درصد)،مشکلات جسمي و روحي (7.9 درصد) و ساير علل (7.9 درصد) بود و در 2.5 درصد موارد علت خاصي وجود نداشت.
محققان در جریان این پژوهش هم چنین تاکید کرده اند که"تفاوت علل زمينه ساز در متاهلين و غير متاهلين از نظر آماري معني دار بوده است" که "اختلاف خانوادگي مهمترين عامل زمينه ساز خودکشي است ""مشکلات عاطفي" دومين عامل خودکشی عنوان شده که جوانان را تهديد مي کند،
گروهی دیگر از پژوهشگران بخش روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکي و خدمات بهداشتي درماني مازندران نیز در تحقیق مشابهی بر روی خودسوزی در استان مازندران که به یکی از روش های اصلی خودکشی در ایران بدل شده به این نتیجه رسیده اند که از میان 318 مورد خودسوزی مورد مطالعه در طی سه سال که 83% قربانیان ان زنان بوده اند، علت اصلي اين اقدامات را "كشمكشهاي زناشويي و خانوادگي" ذکر کرده اند.
خودکشی سومین عامل مرگ در بین سنین 15 تا 24 سال است و اختلافات خانوادگی، شکست و ناامیدی و فشارهای روحی در صدر جدول خودکشی در ایران است.
آمار خودکشی به ویژه خودسوزی در مناطق محروم استان غرب، ایلام، کرمانشاه، همدان و لرستان بیشتر از سایر استان ها بوده. بنابر اعلام مشاور استانداری ایلام در سال حدود 400 مورد خودکشی در استان 5800 هزارنفری اتفاق می افتد که سهم زنان از این تعداد 220 نفر است.
بیشترین خودکشی ها به شیوه خودسوزی و خوردن قرص انجام می شود که اکثرا با موفقیت همراه بوده که به مرگ قربانی منجر می شود ایلام بیشترین آمار درخودسوزی و در آذربایجان شرقی خودسوزی پس از حلق آویز کردن 24%، خوردن قرص 30%، خوردن سم با 20% ، در رده چهارم از عوامل خودکشی قرار دارد.
طبق آمار منتشر شده توسط وزارت بهداشت استان لرستان اولین رتبه و استان های مازندران و گلستان در رتبه های بعدی خودکشی قرار دارند. بر اساس آمار دیگری، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور از افزایش آمار خودکشی در ایران طی سال 1382 خبر داد. یکی از عمده ترین دلایل خودکشی در ایران فقر و افسردگی اعلام شده است. استان های ایلام، مازندران و گلستان دارای بیشترین میزان خودکشی در سال ۱۳۸۲بالغ بر 3967 (2486 زن و 1481مرد) نفر است.
به نقل از مجله بهداشت تن و روان : در سال‌های ١372- 1368 میزان خودکشی در کشور ٢ برابر گردیده در حالی که رشد جمعیت به این میزان نبوده و این امر حکایت از آن دارد که رشد خودکشی با آهنگی سریع تر از رشد جمعیت در حال افزایش است. براساس گزارش ماهنامه فرهنگ طوس در فوریه ١٩٩٨ ، ٦٠ تا ٨٠ درصد از خودکشی‌ها در ترکمن صحرا ، ایلام و لرستان مربوط به زنان جوان بوده در حالی که در گیلان و زنجان مردان بیشترین آمار خودکشی را دارند.
بر اساس آمار سال های 81-80 ، درحدود 63% درصد افرادی که دست به خودکشی زده اند زن و 37% درصد مرد بوده اند که فراتر از آمار سایر کشورها است در مطالعات مربوط به خودسوزی دختران ترکمن صحرا استقبال از مرگ، تقدیر گرایانه بوده است .
درسال 80 فقط در یک بیمارستان شیراز 94 مورد خودسوزی ثبت شد که 28 مورد خودسوزی زیر 20 سال بودند، 64 نفر از کل مجموع متاهل بودند از نظر تحصیلی 22 نفر بی سواد، 70 نفر داریا تحصیلات ابتدایی و متوسطه و دیپلم و 2 نفر تحصیلات دانشگاهی داشتند.
از سوی پژوهشگران آسيبهای اجتماعی بيشترين آمار خودكشی بين سنين ١٨ تا ٢٤ سالگی بوده است و از سال ٧٩ به اين طرف ساليانه يك هزار و ٥٠٠ نفر در استان گلستان خودكشی كرده‌اند. به نظر می‌رسد با توجه به پراكندگی جمعيت و تنوع قوميتها در استان گلستان پديده خودسوزی زنان، پديده‌ای حاد است .
آمار نشان داده خودسوزی زنان استان کرمانشاه بعد از پایان جنگ هشت ساله رو به افزایش گذاشته است. خودسوزی شایع ترین راه اعتراضی است که زنان استان کرمانشاه انتخاب می کنند. اعتراض به ناملایماتی که تحملش از عهده یک «انسان» خارج می شود. فقر، بیسوادی، بیکاری همسر، اعتیاد پدر، کتک ها و محرومیت ها و حبس ها و گرسنگی ها که همگی منتهی به مرگ و خودکشی زنان می شود.
علل انگیزه های خودکشی در ایران
انگیزه خودکشی در ایران به دلایل عوامل فرهنگی و اجتماعی، اختلافات و خشونت های خانگی، ازدواج اجباری، فقر و تنگدستی، برملا شدن حقایق و اسرار ، سوء استفاده های جنسی و از دست دادن آبرو و حیثیت ، فشارهای روحی و روانی، تمایلات شدید عاطفی، اعتیاد و امروزه استفاده از مواد توهم زا هم به آن افزوده شده است،
ساختار فرهنگ مردسالاری خانواده های عشایر و روستایی در استان های سنتی ، که برپایه ی فرهنگ مردسالاری بنا شده، زمینه ساز وقوع این نوع زجر آور خودکشی است که برپایه همین فرهنگ، دختران وادار می شوند به ازدواج های اجباری تن بدهند که یکی از علت های خودسوزی در این مناطق محروم است. البته خودکشی در بین مردان هم وجود دارد که به علت فقر و بیکاری اتفاق می افتد. تحقیقی در استان لرستان نشان می دهد 85% از کسانی که اقدام به خودسوزی می کنند اختلافات خانوادگی با همسر و دیگران انگیزه این کار بوده، خودسوزی دردناکترین نوع خودکشی است که برخی از آن به عنوان فریاد کمک طلبی زنان مناطق محروم از آن یاد می کنند. خودسوزی معمولا منجر به مرگ می شود که در صورت زنده ماندن تا آخر عمر از صدمات آن رهایی نخواهند یافت.
بی پناهی و ناامنی و خشونت، زنان و دختران را در معرض آسیب هایی چون خودکشی و خودسوزی قرار می دهد و عواملی دیگر مشکلات اقتصادی و فقر ، شکاف میان نسل ها و گذار از جامعه سنتی به مدرنیته، مشکلات خانوادگی، اعتیاد نقش موثری در افزایش خودکشی دارد.
فرار دختران از خانه از عواقب رفتاریهای خشن مردان زندگی شان است و ادامه این روند خشونت، از زنان، افرادی سرخورده، بیمار و بدون تعادل رفتاری و روانی می سازد.
ازدواج های نامناسب که تفاوت های سنی در آن فاحش است، فرهنگ مردسالاری حاکم، ضرب و شتم و خشونت، نداشتن حق انتخاب همسر، فقر و بیکاری مردان از مقوله هایی ست که به پدیده خودکشی در زنان دامن می زند و زنان پدیده خودکشی را به عنوان تنها راه آزادی و رهایی از رنج های انسانی انتخاب می کنند .اغلب این مردان به دلیل بیکاری به آزار و اذیت زنان و کودکان خود می پردازند. بیکاری و فقر مالی تا آنجا پیش می رود که مردان برای رهایی از آن به اعتیاد و فساد اخلاقی روی می آورند. که این در بروز هرچه بیشتر خودکشی زنان یاری می رساند.
چند همسری از دیگر عوامل خودکشی در میان زنان است و جامعه ی زنان خصوصا روستائیان به شدت در معرض خشونت هستند یک کارشناس آسیب های اجتماعی می گوید: از مجموع 174 مورد اقدام به خودکشی تنها در یکی از استان های کشور 7/74% به زنان و 3/25% به مردان اختصاص دارد.
تحقیقات نشان داده میزان خودکشی در دو گروه افراد بیکار و خانه دار رو به افزایش است و زنانی که دارای استقلال مالی و اقتصادی هستند آمار خودکشی در این زنان کاهش یافته است.
نتایج کمتر تحقیقی در یک سال گذشته درباره علت خودکشی در کشور منتشر شده است اما از پژوهش های ذکر شده می شود دریافت که "اختلافات خانوادگی"،"مشکلات عاطفی"،"مشکلات اقتصادی"،"بیکاری" به عنوان دلایل خودکشی در ایران از عامل جهانی آن یعنی بیماری روحی و افسردگی پیشی گرفته اند. این عوامل نشان دهنده "شکاف اجتماعی و تبعیض میان زن- مرد"،"گذر از دوران سنتی - مدرنیته "و دوران شکاف طبقاتی "سرمایه داری – فقر و بیکاری" مربوط است.
درفضای سنتی و مردسالار، خصوصا در روستاها، وزنه اصلی مردان هستند و جایی برای شناختن حقوق زنان و استفاده از سلیقه و عقیده ، بیان فشارهای زندگی و بروز زور و خشونت و یا همدلی برای اظهار دردهای خود نمی بینند و پناهی برای مشاوره و گفت و گو یا یافتن چاره ای برای زندگی حود نمی یابد بنابراین تنها راه رهایی از این همه مصیبت را خودکشی می بیند. در شرایطی که فرد احساس ناکامی می کند و در گذر از دوران درماندگی، خود را بدون حامی می‌یابد، صدمه به خویشتن و مرگ به عنوان آخرین گزینه از سوی فرد آسیب دیده انتخاب می‌شود. وقتی در یک جامعه سنتی ، ساختارهای قبلی به هم می ریزد و جایگزینی برای آن در نظر گرفته نمی شود به طور حتم این مسئله باعث ایجاد فشار زیاد و به دنبال آن اختلالات روانی می شود.
وضعیت نابسامان جامعه برای دختران و اتفاقات ناگواری که برای دختران می افتد مانند تجاوز یا سوءاستفاده های جنسی و احساسی یکی دیگر از دلایل خودکشی است. به عنوان مثال دو سال پیش فیلمی از میهمانی دختران دانشجو در تبریز توسط افراد سودجو در تمام کشور تکثیر شد. این فیلم، دو تن از این دختران را از ترس آبروی خانواده و برخورد شدید پدر مجبور به خودکشی کرد. دختر پانزده‌ساله‌ ای که از بدگمانی‏های والدین نسبت به رفت و آمدش به ستوه آمده بود با خوردن 20 قرص اقدام به خودكشي كرد یا نوجوان ۱۶ ساله ای که در امتحانات نوبت دوم دبيرستان تجديد شده بود از ترس والدين خود را حلق آویز کرد. دختری نیز به این خاطر که پدرش از ارتباط او با پسر همسایه مطلع شده بود خود را از بالای پنجره آپارتمان مسکونی به پایین پرت کرد.
آمار نشان داده با افزایش حضور زنان درعرصه های شغلی و استقلال مالی آمار خودکشی در این جنس کاهش یافته و هرچه امکان میزان طلاق افزایش یابد از میزان خودکشی کاسته می شود چون در افکار سنتی و مردسالار طلاق قبیح شمرده می شود و فشارهای سنتی موجود بر زنان و دختران و نبود فرهنگ باور زنان آنها را به مرحله ای میرساند که برای رهایی از شرایط و وضع موجود، خود را از حق حیات محروم می کنند و در جوامع غیر شهری و سنتی خودکشی و خودسوزی در بین زنان و دختران بیشتر رواج دارد.
مادامی که دختران 10 تا 15 سال بدلیل فقر فرهنگی و معیشتی و اقتصادی و قوانین مجازی که دست پدر را باز گذاشته تا دختران خودد را به ازدواج با مردان مسن یا دارای چند همسری در آورد. تا زمانی که هیچ شرایط و مکان امن و قانون حمایتی برای زنان خشونت دیده وجود نداشته باشد، این وضعیت بهبود نخواهد یافت. در طول تاریخ از این زنان، استفاده ابزاری شده است و وقتی اینان از زندگی پر از خشونت و مشکلات خود می بُرند و هیچ امیدی بهبود شرایط ندارند دست به خودسوزی می زنند و متاسفانه هیچ منبع و مرجع قضایی مردان و کسانی که این شرایط را بوجود آورده اند، مقصر نمی دانند و محاکمه نمی شوند چون خود زنان دست به چنین کار زده اند و عوامل اصلی اینگونه حوادث نادیده و پنهان باقی می ماند.
این زنان در طول زندگی پرمشقت خود برای رهایی از زندگی حتی دستشان به طلاق نمی رسد چه رسد به بازگشت به خانه پدری که در فرهنگ سنتی و مردسالاری برای آنها بدتر از خودسوزی است و هیچ راه دیگری جز خودکشی و خودسوزی نمی یابند.

(اینجانظر بدهید)