انجمن دفاع از زندانیان سیاسی و حقوق بشر ایران                                                                                       بازگشت به صفحه اصلی

گزارشی صمیمیانه !از تحصن لندن تا تهران در حمایت از دانشجویان زندانی . همراه با گزارش تصویری از تحصن لندن

گزارشی صمیمانه!
ازتحصن لندن تاتهران حمایت ازدانشجویان زندانی


روزهای سرد وسختی است، احساس مسولیت درقبال انسانهایی که دربند هستند. آنهایی که تحت شکنجه وآزار هستند هرانسانی را به تکاپو وتلاش وا میدارد که برای نجات جان هم نوعش بکوشد. انجام هرکاری دراین رابطه مهم اما تا خلاصی آنها کفایت نمی کند.
ایده های گوناگون با همفکری ومشورت جمعی به پلان وکارتبدیل می شوند. سازماندهی، تدارکات،امور فنی وتبلیغی مجموعه ای عناصر وملزومات انجام فعالیت که هرکدام مکمل یکدیگرند واگر یکی درمیان نباشد فعالیت مطلوب نخواهد شد!
اغاز تحصن: روزدوشنبه جمال کمانگر، فرهاد رضایی ، محمد لطیفی، فریبرز سلطانی، حبیب عبد الهی هوای سرد صبح لندن را با فعالیتهای پرشورشان پس می زنند چادروپلاکاردها را زیر رگبار باران درمقابل دفتر انترناشنال عفوبین الملل مستقر میکنند. برو بچه های فعال سیاسی واجتماعی لندن یکی پس از دیگری به جمع می پیوندند. دوستان با شور واحساس همدیگر را خبر می کنند. جمال کمانگر ازاین سر به آن سر چادر می دود تا باد وباران چادر واوراق را ازجا نکند و خیس نکند فرهاد وحمه میانه و فریبرز عکس دانشجویان زندانی را برسینه خود آویزان کرده اند و توجه کارمندان امنستی به جمع بیشتر می شود. رهگذران اوراق تبلیغی را از فواد عبدالهی میگیرند. سعید آرمان به بی بی سی زنگ میزند به دیبا ونسرین میگفت گوشی هایتون مشغول نشود. از رادیو با شما تماس میگیرند. این بکنید وآن نکنید.الو الو ... بفرما آزاد زمانی هستم. ازمحل تحصن، شما؟ "مسعود ملکم، از تلویزیون فارسی امریکا، میخواهم درمورد تحصن و دستگیری های کردستان گزارش تهیه کنم....عکس میخواهم" آقای ملک درمحل تحصنم دسترسی به انترنت ندارم سعی میکنم شب ارسال کنم. .. "اوکی مصاحبه را میکنیم بعد عکسها را ارسال کنید."
جواد اصلانی همه جا حضور دارد از جنب بی بی سی تا مقابل سفارت ایران وتحصن با متانت دوستان را یاری میدهد.
رئوف افسایی با وجود ناراحتی گردنش همه روزها با لبخند و روحیه خوب درتحصن حضور داشت، سمیراهرروز صبح اول وقت آنجا بود نوری بشیر مسول کمیته بریتانیا حزب کمونیست کارگری عراق مرتب با تحصن همکاری میکرد، لیلا و میران، به جمع می پیوندندودوستان را به ادامه تحصن تشویق میکردند. محسن ابراهیمی پی درپی زنگهای موبایلش را جواب میدهد وآدرس محل را راهنمایی میکند. به محض قطع شدن باران تعدادی اوراق را برمیدارد وبه عابرین میدهد. وتقاضای امضای طومار را میکند.
جمال کمانگر دوروبرچادر می پلکد ومیگوید آزاد نظرت درمورد این پلاکارد وعکسها چیست بهتراست این یکی را ببریم اون بالا نصب کنیم حیف باران راه نمیده عکسهای رنگی را خراب میکند. جمال بیقرار بود هی میگفت هنوز به دلم نیست هنوز فضای محل تحصن به دلم نمی چسپد باید برم پلاکارد درست کنم اینبار ازنوع نایلونی و گلاسه میزنم ایداد وبیداد از دست بی پولی !
طاقت نمیاره رفت سراغ پلاکارد وچاپ عکس بعد از یک ربع برگشت وگفت پلاکارد قشنگی به زبان انگلیسی داده ام فراهم کنند عکسها را بابهزاد جواهری ردیف کردیم خیلی عالیه . هرنیم ساعت جمال میرفت ببیند که پلاکارد وعکسها آماده شده اند یانه؟
تلویزیون پرتو درمحل مستقر شده است نادراستاد کاور بارانی را پوشیده و ازترس باران جرات نمی کنه دوربین را از چادر بیرون ببردتافرصتی گیرمیاره شروع میکنه به فیلم برداری و تهیه خبر ومصاحبه کردن با حاضرین. آذ رمدرسی مرتب ترتیب مصاحبه ها را میدهد با نسرین پرواز و دیبا علیخانی درمورد مطالبات و خواست تحصن مصاحبه میکند.

محمود سلیمی که هرروزه به محل تحصن سرمیزند وگاهی پاره وقت وگاهی تمام وقت حضور دارد با تعدادی از شرکت کننده گان درتحصن مصاحبه برای قسمت کردی تلویزیون پرتو ترتیب میدهد.
هیئتی برای مذاکره به دفتر امنستی مراجعه میکنند مطالبات خودشون را مطرح میکنند بعد از جروبحث زیاد ادامه جلسه به فرصت های بعدی موکول می شود.
روز دوم که پلاکاردها آماده شده بود و تعدادی عکس وپوستر جدید نصب شده بود فضای تحصن بسیار جلب توجه میکرد ساعات اول روز جمعیت زیادی به محل تحصن آمدند هرکس گوشه ای از کارها را میگرفت یکی اوراق تبلیغی یکی جمع آوری امضا ....
بطور مرتب اخبار مربوط به تلاش خانواده ها، عکس العمل های مسئولین رژیم، دستگیری های جدید دانشجویان تهران و غیره درجمع متحصنین مطرح میشد. افراد ازاحساسات خودشون درمورد مصاحبه خانواده زندانیان و اخبار وگزارشات مختلف صحبت می کردند.
مریم شهابیان که از سرما خوردگی وناراحتی ریه هایش می نالید به جمع متحصنین پیوست میگفت خیلی مریض بودم ولی ترجیح دادم به محل تحصن بیایم لباس گرم پوشیده ام تا بتونم بیشتر بمونم . میگفت امشب نخوابیده ام تا غذا برای متحصنین درست کنم.
آسو با دوستش ازتلویزیون سنا به محل آمده است با دوربینش میان متحصنین گردش میکند تا تصویر وخبرتهیه کند بچه ها سر بسرش میزارن :اسو جان عربی ، فارسی ، کردی یا انگلیسی شما بلاخره مشتری کدومش هستی!
روز سوم جمع متحصنین هرروزه تغییر میکند تعدادی جدید می پیوندند وتعدادی کاردارند اما همیشه جمعی ثابت در محل تحصن هستند.
فواد عبدالهی با کلاه خاکی ازاولین روز تا آخرین روز درمحل تحصن فعالیت می کند اطلاعیه ها را به مردم میرساند وبا لبخند به سراغ پل مککارتنی میرود وازایشان امضا حمایتی میگیرد.
روناک دانشجوی مقیم لندن به جمع می پیوندد خانواده های ایرانی مقیم لندن با حساسیت عکسهای دانشجویان را نگاه میکنند واوراق را دریافت میکنند وبا متحصنین گپ می زنند طومار را امضا میکنند ومیگن فردا هم میایم .
باران وباد امان نمی دهند تعدادی از عکسها خیس می شوند عکسها وپوسترها باید مرتب ازطرف حاضرین درتحصن جابجا شود. فرهاد رضایی و فریبرز سلطانی جور همه را میکشیدند همه وسایل را اول صبح وآخر روز با وجود خستگی حضورشان درتمام روز باخود می بردند ومی آوردند.
نسرین جلالی با یک پاکت شیرینی به محل تحصن می پیوندد عصر میشود افراد بیشتری به جمع می آیند. فشار برای کارمندان امنستی بیشتر می شود متحصنین کارمندان امنستی را به امضای تومارها دعوت میکنند واز آنها میخواهند که به شرایط بد دانشجویان عکس العمل نشون بدهند و سکوت نکنند. سرمه حمید با مردم حاضر دراطراف کمپین تحصن تماس میگیرد وتوجه آنها را به تحصن جلب میکند.
اقای جداری ودوستانش ازجمله کسانی بودند که درمحل تحصن با جمع بحث وگفتگو کردند و شعر گفتند.
روز چهارم
جمع متحصنین به روال روزهای قبل فعالیتهای خود را ادامه میدهند رحمت فاتحی به متحصنین می پیوندد. حسین مرادبیگی به تحصن می پیوندد، حسن زنده دل با موزیک و پای کوبی چند ساعت محل تحصن را شاداب تر میکند و توجه عابرین و کارمندان امنستی را به تحصن جلب میکند.
حسن انارشی میگه امان ازدست سرمایه داری وای بحال بشری که اینها رییس حقوق بشرش هستند!
دیبا با تلوزیون روژ تی وی مصاحبه میکند و درمورد تحصن وخواستهای مطرح شده توضیح میدهد.
خبر مرگ ابراهیم لطف الهی دانشجوی رشته حقوق زیر شکنجه اداره اطلاعات سنندح درمحل پخش میشود همه متحصنین نگران ومتاثر می شوند.
یکی ازخوانننده های مشهور لندنی بنام پل مک کارتی ازدوستان جان لنون به محل تحصن میاید و تومار را امضا می کند بلا فاصله عابرین برای دادن امضا درکنارش حضورپیدا میکنند. وبا افتخار میگن خوشحالیم که درکنار امضای ایشان امضا کرده ایم.
خبر فعالیت متحصنین تورنتوی کانادا درمحل تحصن با خوشحالی مطرح می شود وجمع متحصن اسامی فعال درتحصن تورنتو را برای هم بازگو می کنند.
روز جمعه که اخرین روز تحصن بود تعداد بیشتری به نسبت روزهای گذشته در محل تحصن بودند تعدادی از اعضای سازمانها ونهادهای سیاسی واجتماعی درتحصن شرکت کردند. عکس وپوستر ابراهیم لطف الهی که توسط اداره اطلا عات رژیم به قتل رسیده است درمحل تحصن نصب می شود .
محمد فتاحی به جمع متحصنین میاید وازمحل تحصن عکس میگیرد وبا جمع به بحث می پردازد.
نظیره معماری اوراق تبلیغی را ازاین طرف خیابان به اون طرف خیابان میبرد وازمردم امضا میگیرد وکمک مالی جمع میکند. ریزان ازدوستان نظیره به جمع پیوسته است وبا لبخند به همه تبریک میگوید.
تعدادی از جوانان ایرانی مقیم شهر منچستر که طاها آنها را رهبری میکند ازشب گذشته نخوابیده بودند با شور وشوق تمام روز درتحصن فعالیت کردند آزاد عبدالهی ازبیرمگنکام همراه دوستانش اول صبح درمحل تحصن حضور یافته وبه جمع متحصنین پیوستند.
در طول تحصن بسیاری از شخصتها واحزاب وسازمانهای سیاسی از تحصن اعلام پشتیبانی کردند
اعضای رهبری و کادرهای حزب حکمتیست به طور مرتب درتحصن شرکت کرده و ازآن حمایت وپشتیبانی کردند.
آذرماجدی وسیوان قادری از حزب اتحاد کمونیسم کارگری وجمشید از فدائیان اقلیت روز جمعه درمحل تحصن حضور یافتند. اعظم کم گویان نیز عصر روز جمعه به جمع متحصنین پیوستند.
پیام دانشجویان آزادیخواه وبرابری طلب خطاب به تحصن قرائت شد.
دیانا نامی وسونیا وسازان اخرین لحظات تحصن آمدند وبه متحصنین تبریک گفتند.
اخرین مذاکرات با دفتر عفو بین الملل به روزدوشنبه آینده موکول شد. تحصن تا ساعت شش بعد ازظهر روزجمعه شب ادامه ودرنهایت بعد از یک هفته کاری تلاش جمعی خاتمه یافت.

آزاد زمانی
انجمن دفاع از زندانیان سیاسی وحقوق بشر ایران
28 دیماه 1386

























































































































































































































































(اینجانظر بدهید)