انجمن دفاع از زندانیان سیاسی و حقوق بشر ایران                                                                                       بازگشت به صفحه اصلی

آزاد شده از اوین

آزاد شده از اوین
چهارشنبه هفتم فروردین 1387
اپیزود 11 - بازجو کیست؟ چگونه کار می کند؟
بازجوی وزارت اطلاعات موجودی است که می بایستی:
۱. ابهت داشته باشد. اگر زندانی از بازجویش نترسد، بازجو به هدفش نمی رسد. این ابهت می تواند در هیکل بزرگ یا صدای کلفت و بلند باشد.
۲. قوی باشد. عمده ی کتک ها را بازجوها به زندانی می زنند. بازجو باید دستش آنقدر سنگین باشد که هر سیلی اش بتواند بند بند بدن آدمیزاد را به لرزه بیندازد. کفش نوک تیز، انگشتر عقیق بزرگ، سیگار و ... به شدت به بازجو کمک می کند.
۳. باهوش باشد. البته این یکی از مواردی است که واقعاْ به ندرت در استخدام بازجوها رعایت می شود. بعضی از بازجوهای ۲۰۹ آدم را یاد هیولای کتاب «موشها و آدم ها» می انداختند. مغز نداشتند، فقط با کتک اطلاعات جمع آوری می کردند.
۴. زندگیش را برای جمهوری اسلامی گذاشته باشد. بازجوها گاهاْ در ماموریتهایشان به کردستان یا هنگام دستگیری های کلکتیو، هفته ها از خانواده شان دور می افتادند. گاهی بازجوها مجبور هستند هفته ها مثل کردها زندگی کنند و کردی حرف بزنند. زندگی بازجو مثل زندگی کارمندی است که باید دائم در اضافه کاری باشد و البته حقوق خیلی زیادی می گیرد. این مورد را حتی از کت و شلوار کار بازجوها می شد فهمید. کت و شلواری که ممکن بود گاهی خونی هم بشود.
۵. قوانین و حقوق شهروندی را از بر باشد تا بتواند خلاف آنها را انجام دهد. بازجوها در روند بازجویی حتی یک مورد استاندارد در مورد تکمیل پرونده و حرف کشیدن از متهم را رعایت نمی کنند. چشم بند، شکنجه، نشستن پشت سر متهم، تهدید متهم، فحاشی به خانواده ی متهم و ... همه فاکتورهایی است که قانون، ضابطین قضایی و اطلاعاتی را از آنها نهی کرده ولی بلا استثنا توسط همه ی بازجوها اعمال می شود.
بازجو جهت ادامه ی روند کارش به ابزار احتیاج دارد. ابزار بازجو پرونده هایی است که توسط قسمت انفورماتیک وزارتخانه ساخته می شوند و عمدتاْ پرینت همه ی اطلاعات در مورد متهم در اینترنت، مصاحبه ی های مکتوب شده ی متهم با رادیوهای بیگانه، تک نویسی متهمین دیگر در مورد سوژه، استعلام همه ی خطوط تلفنی استفاده شده توسط متهم، مجوز رسمی شنود تلفن از مراجع ذی صلاح، پرینت اس ام اس های فرستاده شده ی اخیر از تلفن همراه متهم، سوابق خانوادگی متهم به تفصیل و عکس های مربوط به متهمین در تجمعات و محفل های دوستانه را شامل می شود. در مورد استعلام خطوط تلفن از مخابرات لازم به توضیح است که حتی آن دسته از رفقایی که از خطوط تلفن ایرانسل به عنوان «خط امن» برای تماس با شماره ی امن دیگر رفقا استفاده می کردند، شماره هایشان درون پرونده محفوظ بود و شنود می شد.
از دیگر ابزارهای روتین بازجو، یکی جاسوس و دیگری شکنجه است. توضیح این که شکنجه ها گاهی توسط خود بازجو و گاهی توسط تیم شکنجه اعمال می شد. خود بازجو گاهی از فرط کتک زدن متهمین به هن هن می افتاد و مجبور می شد آب قند بخورد تا سر حال بیاید. اگر کسی چیزی را که بازجوها می خواستند تکذیب می کرد، شدیداْ کتک می خورد. فکر می کنم در مورد بهروز کریمی زاده، علی کانطوری و فرهاد حاج میرزایی که اخیراْ اتهاماتشان را در دادگاه تکذیب کرده و گفته اند که هر آنچه نوشته اند کاملاْ تحت شرایط غیرعادی و شکنجه بوده است، وضع به همین صورت باشد.
بازجوها در بهترین حالت در تیم های بازجویی کار می کنند. مثلاْ تیم بازجویی احزاب خارج از کشور، تیم بازجویی دانشجویان چپ رادیکال، تیم بازجویی کارگران سندیکای شرکت واحد و .... کار کردن در تیم های بازجویی موجب می شود که بازجوها بتوانند روی یک مساله تمرکز خاصی داشته باشند و بتوانند اعتراف های دسته جمعی از اعضای یک جریان خاص بگیرند. اگر هر یک از متهمین چیزی می گفت که مربوط به تیم بازجویی دیگری می شد، از بازجوهای آن تیم هم در جریان بازجویی متهم استفاده می کردند
http://justreleased.blogfa.com.

(اینجانظر بدهید)